شهر میاندوآب
تاریخچه شهرستان میاندوآب
میاندوآب شهری با نزدیک به 300 هزار نفر جمعیت در جنوب آذربایجان غربی و چهارراه ارتباطی شمال غرب با مرکز کشور است.
درباره قدمت تاریخی این شهر گفته های متفاوت بسیاری وجود دارد و عده ای تاریخ این شهر را به مانناها نسبت داده و عده ای زمان تشکیل این شهر را به مهاجرت کرمانی ها از کرمان به این خطه نسبت می دهند.
اما آنچه در این میان مشخص بوده، اسامی میاندوآب است که ابتدا مرحمت آباد نام گرفته و سپس به میاندوآب تغییر نام یافته است.
حتی گفته می شود که قبل از شکل گیری شهرها به صورت کنونی، قوم ماننا در این منطقه سکونت داشته و بسیاری از شهرهای کنونی که در اطراف میاندوآب وجود دارد نیز در قلمرو این قوم بوده و این شهرها بخشی از میاندوآب کنونی محسوب می شده اند.
در باب وجه تسمیه نامگذاری شهر میاندوآب آنگونه که مشخص است، هر شهری نامی دارد و این نامگذاری شهرها از قدیم الایام تا به امروز نیز از دلایل خاصی برخوردار بوده است.
در این میان دلایل نامگذاری برخی از شهرها مثل روز روشن بوده و برای همگان معلوم است و در این میان نیز برخی از دلایل نامگذاری ها امروز نیز وجود داشته ولی به آثاری تاریخی تبدیل شده اند و به راحتی می توان آنها را شناسایی کرده و دسته سومی نیز وجود دارد که دلایل نامگذاری از بین رفته اند و یا نه بر اساس فرهنگ آن منطقه بوده و برای شناسایی و دانستن این وجه تسمیه باید به سراغ مورخان، افراد قدیمی و گذشتگان رفت و یا در لابلای کتاب ها به دنبال آنها گشت.
شهر میاندوآب از جمله شهرهایی است که دلیل نامگذاری آن به اسم "میاندوآب" مثل روز روشن است و همانطور که از نامش بر می آید به معنی منطقه ای است که در میان دو روز قرار گرفته و به عبارتی بین النهرین است.
میاندوآب همانطور که از نامش برمی آید میان دو رود قرار گرفته است، رودخانه های زرینه و سیمینه رود میاندوآب، ولی این شهر در قدیم الایام و بعد از اینکه شهرها یکی پس از دیگری شکل می گرفتند نام دیگری داشته و این شهر را "مرحمت آباد" می نامیدند و امروزه یکی از بخش های آن به این اسم نامگذاری شده است.
اما وجه تسمیه "مرحمت آباد" چیست و چرا در قدیم میاندوآب کنونی را "مرحمت آباد" می گفتند؟
جمشید محبوبی پژوهشگر و نویسنده میاندوآبی در این زمینه می نویسد:
ناصرالدین شاه، چهارمین شاه قاجار که از سال های 1264 تا 1313 هجری قمری نزدیک به نیم قرن در ایران سلطنت کرد، در مقابل دریافت 500 تومان، زمین های دو سوی رودخانه زرینه رود را به فرزند دوستعلی خان معیرالممالک بخشید.
به همین دلیل این خطه به "مرحمت آباد" موسوم شد تا اینکه سرانجام(ظاهراً در سال 1316) به میاندوآب تغییر نام یافت.
گفتنی است استعداد بالقوه و خاک مرطوب، آب فراوان برای کشتزارهای بزرگ، تنوع انواع محصولات زراعی و سردرختی سرمایه های اصلی منطقه مرحمت آباد قدیم یا میاندوآب کنونی بود که شاهان آن زمان را برای به دست آوردن املاک بیشتر ترغیب و تشویق می کرد و بنابراین حکمرانان زمان به راحتی حاضر به از دست دادن این منطقه نبودند.
موقیعت شهر میاندوآب
این شهرستان در حد فاصل بین شهرهای بوكان، ملكان، مهاباد و شاهیندژ واقع شده است و در واقع پل ارتباطی برای استانهای آذربایجانغربی، آذربایجانشرقی و كردستان محسوب میگردد. مساحت شهرستان میاندوآب 2694 كیلومتر مربع است و در طول جغرافیایی 46درجه و 6 دقیقهی شرقی از نصفالنهار گرینویچ و در عرض 36 درجه و 58 دقیقهی شمالی از خط استوا در وسط جلگههای منتهی به دریاچهی ارومیه با ارتفاع 1314 متر از سطح دریا قرار دارد.
آب و هوای منطقه متغیر بوده، دارای تابستانهای نسبتاً گرم و زمستانهای مختصر سرد میباشد.میزان بارش متوسط در منطقه 289میلیلیتر ثبت شده است. میاندوآب چنانكه از اسمش پیداست به علت قرار گرفتن در میان دو رودخانهی زرینهرود و سیمینهرود به این نام، نامگذاری شده است.
جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۴۵۱۵۸ نفر بوده است که از این تعداد ۱۲۳۹۹۳ نفر آنان مرد و ۱۲۱۱۶۰ نفر آنان زن بوده اند. شهر میاندواب بعد از بوکان ومهاباد سومین شهر بزرگ در جنوب استان تلقی می شود
میاندوآب شهر كشاورزی و تا اندازهای صنعتی است. این شهرستان از نظر كشاورزی و دامپروری پس از ارومیه در استان رتبهی دوم را دارد و از نظر صنعت نیز پس از شهرهای ارومیه و خوی در جایگاه سوم استان قرار گرفته است.
دین و مذهب مردم این شهرستان اسلام شیعهاثنیعشری بوده و در روستاهای مشرف به استان كردستان درصدی از برادران سنی مذهب نیز زندگی میكنند. زبان و لهجهی مردم میاندوآب تركی آذربایجانی است و از خصوصیات بارز مردم این شهرستان صداقت و ایثارگری، میهماننوازی و متعصب بودن به آداب و رسوم میباشد. خوشبختانه میاندوآب به واسطهی قرار گرفتن در بین استانهای آذربایجانغربی ، آذربایجانشرقی و كردستان در سالهای اخیر مورد توجه بسیار قرار گرفته است و از نظر صنعتی، كشاورزی، ارتباطات و توسعهی فرهنگی جزء محورهای اصلی سرمایهگذاری در جنوب استان به شمار آمده است.
کشف چندین اثر باستانی در اطراف میاندوآب، نشانگر اسکان بسیار قدیمی منطقه در دورانهای ثبت نشده تاریخ هست. در اوایل سلطنت آقامحمد خان قاجار به دنبال کوچ اجباری جمعیتی از منطقه کرمان به اهالی شهر اضافه شدند و در مدت دو نسل در جمعیت ترک میاندوآب استحاله گشتند. اسامی برخی محلهها و شهرتها مانند رابریلر، سیرجانیلر و کرمانی نشانگر این حرکت جمعیتی بوده. دو دلیل اصلی این حرکت جمعیتی مهاجرت اجباری یا تبعید در اثر شورش ذکر شده. سرکوبی یاغیهای منطقه کرمان و اسکان جمعیت بیشتر در این منطقه به منظور مقابله با حملات کردها به بناب و مراغه بوده است. این شهر در واقع مرز منطقه ترک نشین و کردنشین است. تهاجمات متعدد بعضی از قبایل محلی کرد در این منطقه تا اواخر مشروطیت ادامه داشت. در این برهه گزارشهای بسیاری از حملات به کردان توسط لشکر شجاعالسلطنه نیز ثبت شده است.
تاریخ شهرستان میاندوآب
کشف چندین اثر باستانی در اطراف میاندوآب، نشانگر اسکان بسیار قدیمی منطقه در دورانهای ثبت نشده تاریخ هست. در اوایل سلطنت آقامحمد خان قاجار به دنبال کوچ اجباری جمعیتی از منطقه کرمان به اهالی شهر اضافه شدند و در مدت دو نسل در جمعیت ترک میاندوآب استحاله گشتند. اسامی برخی محلهها و شهرتها مانند رابریلر،
سیرجانیلر و کرمانی نشانگر این حرکت جمعیتی بوده. دو دلیل اصلی این حرکت جمعیتی مهاجرت اجباری یا تبعید در اثر شورش ذکر شده. سرکوبی یاغیهای منطقه کرمان و اسکان جمعیت بیشتر در این منطقه به منظور مقابله با حملات کردها به بناب و مراغه بوده است. این شهر در واقع مرز منطقه ترک نشین و کردنشین است. تهاجمات متعدد بعضی از قبایل محلی کرد در این منطقه تا اواخر مشروطیت ادامه داشت. در این برهه گزارشهای بسیاری از حملات به کردان توسط لشکر شجاعالسلطنه نیز ثبت شده است.
در سالهای متلاطم جنگ جهانی اول میاندوآب نیز مانند بسیاری مردم منطقه طعم تلخ قحطیها و بی ثباتی ایران را کشید. دولت ایران در هرج و مرج خان خانیهای محلی و آشفتگی سیاسی بود. در این دوره دول انگلیس و آمریکا به وساطت مبلغان مسیحی خواستار برقراری یک جمهوری مسیحی به رهبری ارامنه و آسوری ها با مرکزیت ارومیه بودند.
در اواخر جنگ دوم جهانی ارتش شوروی کنترل این منطقه را به دنبال تبعید رضاشاه به دست گرفت. در این سالها حزب دمکرات (دمکرات فرقه سی) به رهبری جعفر پیشهوری هواداران بسیاری را در میاندوآب و اطراف به خود جلب کرد. به روایتی برگزاری کلاسهای ترکی و اداره منظم شهر در این دوره کوتاه باعث خوش بینی اهالی به این حزب شد و به روایتی دیگر مردم منطقه از این حزب ناراضی بوده و پیش از رسیدن نیروهای دولتی خود به مبارزه با حزب دموکرات پرداخته و بساط آنها را برچیدند.
نام شهر و تاریخ بنا
میاندوآب از سه کلمه (میان.دو.آب) تشکیل شده است. وچه تسمیه این شهر به خاطر قرار گرفتن در میان دو رودخانه زرینه رود و سیمیئه رود است. شهر میاندوآب در زمان نادرشاه قصبه بزرگی بوده است. در جریان لشگر کشی نادر قلی سپهسالار وقت ارتش ایران به آذربایجان در سال 1142 هجری قمری از قلعه میاندوآب نام برده میشود. در تاریخ افشار مکررا" از میاندوآب سخن به میان آمده است. در شرفنامه امیر شرف بدلیسی که بنام تاریخ کردستان معروف است، در صفحه 182 از این ناحیه به نام " دوآب" نام برده میشود.
میرزا مهدیخان استرآبادی مورخ و منشی نادرشاه در کتاب معروف خود (دره نادری) درباره آمدن نادر به میاندوآب بحث مفصلی دارد، در اسناد دوره قاجاریه این منطقه مرحمت آباد نامیده میشود. چنانچه فتحلیشاه دومین پادشاه این سلسله که از سال 1212 تا 1250 هجری قمری در ایران حکومت میکرد میاندوآب را به موجب فرمانی مفصل به احمد خان مقدم مراغه ای، بیگلربیگی آذربایجان واگذارمیکند و از آن زمان قسمتی از حومه شهر میآندوآب مرحمت آباد نامیده میشود.
آثار باستانی
آثاری از حکومت مادها و اورارتور در روستای داش تپه موجود است
پیشینه
این شهر به خاطر جای گرفتن میان دو رود زرینهرود و سیمینهرود میاندوآب نامیده شدهاست. این محل در زمان نادرشاه افشار روستای بزرگی بودهاست و در جریان لشگرکشی نادرقلی، سپهسالار وقت ارتش ایران به آذربایجان در سال ۱۱۴۲ هجری قمری از قلعه میاندوآب نام برده شدهاست.
در زمان آغامحمدخان قاجار، وی که شهر کرمان را بهکل نابود ساخته و تمامی مردم آن را کور کردهبود، یک هزار تن از جوانان تنومند شهر را به سرکردگی مرتضیقلیخان کرمانی به تهران فرستاد و پس از آن به منظور مقابله با حملات کُردها به میاندوآب و سراب
و برخی نقاط دیگر آذربایجان تبعید کرد. این کرمانیان پس از چند نسل در جمعیت این شهرها حل شدند ولی در میاندوآب تا مدتی پیش محلههایی به نام محله کرمانیها، سیرجانیها، زرند، راهبُر و لکها وجود داشت.
طایفهای نیز تا یک نسل پیش در میاندوآب هنوز به فارسی با لهجه کرمانی صحبت میکردند و از تاریخ نیاکانشان آگاه بودند.
نام شهر و تاریخ بنا
میاندوآب از سه کلمه (میان.دو.آب) تشکیل شده است. وچه تسمیه این شهر به خاطر قرار گرفتن در میان دو رودخانه زرینه رود و سیمیئه رود است. شهر میاندوآب در زمان نادرشاه قصبه بزرگی بوده است. در جریان لشگر کشی نادر قلی سپهسالار وقت ارتش ایران به آذربایجان در سال 1142 هجری قمری از قلعه میاندوآب نام برده میشود. در تاریخ افشار مکررا" از میاندوآب سخن به میان آمده است. در شرفنامه امیر شرف بدلیسی که بنام تاریخ کردستان معروف است، در صفحه 182 از این ناحیه به نام " دوآب" نام برده میشود.
در سالهای متلاطم جنگ جهانی اول میاندوآب نیز مانند بسیاری مردم منطقه طعم تلخ قحطیها و بی ثباتی ایران را کشید. دولت ایران در هرج و مرج خان خانیهای محلی و آشفتگی سیاسی بود. در این دوره دول انگلیس و آمریکا به وساطت مبلغان مسیحی خواستار برقراری یک جمهوری مسیحی به رهبری ارامنه و آسوری ها با مرکزیت ارومیه بودند.
در اواخر جنگ دوم جهانی ارتش شوروی کنترل این منطقه را به دنبال تبعید رضاشاه به دست گرفت. در این سالها حزب دمکرات (دمکرات فرقه سی) به رهبری جعفر پیشهوری هواداران بسیاری را در میاندوآب و اطراف به خود جلب کرد. به روایتی برگزاری کلاسهای ترکی و اداره منظم شهر در این دوره کوتاه باعث خوش بینی اهالی به این حزب شد و به روایتی دیگر مردم منطقه از این حزب ناراضی بوده و پیش از رسیدن نیروهای دولتی خود به مبارزه با حزب دموکرات پرداخته و بساط آنها را برچیدند